زیبا جون تو بمون تو بری موندن من معنی دیوونگی


آخرین حرفم اینه تو بری آخر این زندگیه



درد و دل

سلام نمیدونم چرا دارم سلام میکنم پاک زده به سرم نمیدونم چی دارم میگم دوست دارم خودمو خالی کنم ....

امروز یکی از بدترین روزها واسه من بود امروز بودم پیش عشقم پیش زندگیم نمیدونین چه قد باهاش صحبت کردم

اگه بدونین چه قد بهش التماس کردم که منو به آرزوم برسونه....ولی اون حتی یه کلمه هم حرف نزد حتی مثل

همیشه بغلم نکرد تا اروم بشم فقط نشست منو نگاه کرد خیلی ازش ناراحتم اون منو تو زندگیم خورد کرد منو سوزوند...

ههههههه....چی دارم میگم اون که نیست اون رفته میدونین کجاست؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟همون جا که من ارزوی

رفتنشو دارم ولی بهم مجوز نمیدن...

وای خدااااااااااااااااااااااااااااااا.............اخه چرا ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ چرا این جوری داری امتحانم میکنی؟ تو

که خودت میدونستی که جونم به جونش بستست چرا نفسمو گرفتی.....چرااااااا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

دیگه نمیتونم ..دستام میلرزه..انگاری دنیا رو سرم خراب شده..شونه هام سنگینی میکنه مثل اینکه یه کوه رو

شونمه ...وای اشکام مجالی به منه بی نوا نمیدن همیشه همینه تا میام خودمو خالی کنم فوری میان وسط

اهههههههههههه....دیگه خسته شدم دیگه بریدم.....دیگه نمیتونم......نه.............


شب

اکنون این من هستم که به دنبال او میروم و هر نیمه شب آهسته از خانه بدر می آیم و راهی دراز از میان چمنزارها می آیم تا از لابه لای درختان به سر او که خفته است برسم گاه مدتی آرام و خاموش به تماشای چهره اش می ایستم و سپس آهسته لبانم را نزدیک می برم تا بر روی گرمش

                                                                                                      "بوسه زنم"

تقدیم به تو که بهترینی

don't walk behind me I may not leat don't walk front of me I may not follow just walk beside me and be my friend ....  


جلوی من راه نرو هدایتت نمیکنم

                               پشت سر من راه نرو منتظرت نمیمونم

                                                       کنار من باش دوست من باش ...

دست نوشته ی خودم

وقتی چشمام تو چشمای تو میفته وقتی نگاهم با نگاهه قشنگت تلاقی پیدا میکنه احساس میکنم تمام دنیا مال منه... یه احساس شور عحیبی تموم وجودم رو پر میکنه ولی وقتی مجبور میشم چشم از چشمات بردارم یه غصه بزرگ مثل اشک گوشه چشمام جمع میشه اشکی که تو هیچ وقت ندیدی و مطمئن باش هیچ وقت هم نمیبینی!

یادته یهت گفتم هیچ وقت به کسی عادت نکن امشب میخوام یه اعترافی بکنم من هم به تو عادت کردم به نگات,به خنده هات,حتی به جای خالیت هم عادت کردم. میدونی چه اعتراف سنگینی بود اما شیرین حتی شیرین تر از عسل انگار دلم به این عادت راضیه.....

ای کاش میشد همیشه باشی تا امواج پرتلاطم نگاهه من , تو ساحل آروم و آفتابی نگاهه تو آروم بگیره...ای کاش میشد همیشه کنارم بمونی اما حیف به قول سهراب:

کار ما نیست شناسایی گل سرخ

                                     کار ما شاید این است که در افسون گل سرخ شناور باشیم

میدونم محاله بودن تو کنارم مطمءنم یه روزی یه جایی یه وقتی شاید تو یه شب ابری و بی ستاره که خیلی هم سیاه و دلگیره دست سیاه و بی رحم روزگار تو رو از من میگیره...

همیشه همینه. همیشه زور روزگار و سرنوشت از ما ادما بیشتره این خیلی بده نه!

از ته دل آرزو میکنم همیشه بخندی آخه وقتی میخندی دوست داشتنی تر میشی. پس بخند و هیچ وقت گریه نکن. دنیای عشق و احساس من با خنده های تو ساخته میشه و همون دنیا تو اشک چشمای تو غرق میشه....

فکر نمیکنم دیگه حرفی مونده باشه تو این شب سرد پاییزی تو قلبم آتیش عشق تو روشنه و من بیشتر از همیشه احساس سرما میکنم ای کاش این آتیش رو تا همیشه روشن نگه داری و مطمءن باش شونه های تو بهترین,محکمترین و گرمترین تکیه گاه برای قلب سرد و خسته منه..

                                                                      ای تنهاترین تنها در تنهایی من....

امیدم باش

امید آخرینم باش

و نوشدارو برایم باش

برای این دل ریشم تو مرحم باش

تو با مهرت عزیزم باش

تو عشقم باش

تو تنها در كنارم باش

ولیكن تا دم اخر

كنارم باش

كنارم باش